مهار اصطکاکی یا انکراژ و عملکرد آن
پیشینه
سیستم مهاری اولین بار در کشور آمریکا و بهمنظور پایدارسازی گودبرداریها در حالت موقت صورت گرفت. استفاده از این روش نسبت به روشهای مشابه به لحاظ فنی، زمانی و اقتصادی دارای مزایای بسیاری است برای مثال مزایای استفاده از این روش در گودبرداریها همراه با دیوار نگهبان به شرح است:
- عدم نیاز به فضای زیاد جهت ایجاد پایدارسازی
- قابلیت تحمل فشارهای وارده از خاک توسط دیوار در عمقهای زیاد بدون نیاز به افزایش سطح مقطع دیوار نگهبان
- حذف مهارهای افقی و مایل یا استرات ها (strut)
- عدم نیاز به مصالح مناسب جهت خاکریزی پشت دیوار
- عدم نیاز به پیهای عمیق و بزرگ در زیر دیوار نگهبان
- کاهش زمان اجرا
- عدم نیاز به اکتساب زمینهای اطراف
بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۹ دو جلد کتاب راهنما توسط سازمان فدرال بزرگراههای آمریکا[۱] (Federal Highway Administration, FHWA) در این زمینه به چاپ رسیده است.
سیستم مهاری یا انکراژ چیست؟
اجزاء تشکیلدهنده
مهار یک عنصر سازهای برای انتقال نیروی کششی به زمین میباشد که در یک گمانه پرشده از دوغاب قرار میگیرد. اعضای اصلی سیستم مهاری در شکل زیر ارائه شده است.
سیستم سر مهار از صفحه زیر سری، مهره سر و شیپوریکه نیروی پیش تنیدگی را از قسمت فولادی (که میتواند کابل یا آرماتور باشد) به سطح زمین یا سازه نگهبان انتقال میدهد، تشکیل شده است. در شکلهای زیر اجزاء تشکیلدهنده سیستم سر مهار با استفاده از کابل و آرماتور نشان داده شده است.
طول آزاد قسمتی است که بهطور آزادانه کشیده میشود و نیروی مقاوم را از طریق طول گیردار به سطح زمین و یا پایه نگهبان انتقال میدهد. طول گیردار قسمتی است که با تزریق دوغاب در اطراف قسمت مسلح کننده (کابل یا آرماتور) بهواسطه اصطکاک دوغاب با جداره نیروی پیش تنیدگی موجود در قسمت مسلح کننده را تحمل و به زمین انتقال میدهد. لازم به ذکر است محل قرارگیری قسمت گیردار همواره باید در قسمت مقاوم خاک و بعد از گوه محرک باشد. به قسمت مسلح کننده مهار، تاندونمیگویند که از: عنصر سازهای پیشتنیده (آرماتور یا کابل)، روکش، محافظ در برابر خوردگی، مرکزیساز و جداکننده تشکیل شده است.
روکش یا غلاف، لوله یا جداره لغزندهای است که قسمت آزاد تاندون را در برابر خوردگی محافظت میکند. مرکزیساز هم حداقل پوشش لازم دوغاب در اطراف تاندون را فراهم میکند. جداکنندهها تأثیر انتقال نیرو از دوغاب به تاندونها را (در اکثر موارد از چند رشته تاندون استفاده میشود) افزایش داده و جدا کردن کابلها یا آرماتورها را بر عهده دارند. دوغاب از سیمان پرتلند تشکیل شده که باعث میشود نیروها از تاندون به زمین منتقل شوند و همچنین از خوردگی تاندون جلوگیری میکند.
انواع مهارها
بهطورکلی مهارها به چهار نوع زیر تقسیم میشوند:
- مهار با تزریق ثقلی دوغاب
- مهار با تزریق با فشار دوغاب
- مهار با تزریق دوغاب در چند مرحله
- مهار با گمانه برقو زدهشده
شکل زیر روشهای فوق را بهصورت شماتیک نشان میدهد. در ادامه توضیح مختصری در مورد هریک از روشهای فوق ارائه خواهد شد.
مهار با تزریق ثقلی دوغاب
این روش معمولاً در سنگها و یا در خاکهای چسبنده خیلی سفت تا سخت بهکاربرده میشود. روش حفاری معمولاً بهصورت دورانی و یا چرخشی اوگر است. با توجه به اینکه تزریق بهصورت ثقلی انجام میگیرد معمولاً با استفاده از لولهترمی، عملیات تزریق از انتهای گمانه به سمت بالا انجام میشود. درصورتیکه جنس مصالح محل ریزشی باشد میتوان از لوله جدار نیز بهره برد.
مهار با تزریق با فشار دوغاب
این روش معمولاً در خاکهای دانهای و یا سنگهای خردشده و بهشدت هوازده کاربرد دارد. در این روش دوغاب با فشاری بیشتر از ۳۵/۰ مگا پاسکال در طول گیردار تزریق میشود. روش حفاری معمولاً بهصورت چرخشی اوگر و یا دورانی همراه با لوله جدار میباشد. در این روش مهار نسبت به تزریق ثقلی با توجه به افزایش تنش نرمال (تنش همهجانبه) به دلیل تراکم بیشتر خاک اطراف گمانه و نفوذ دوغاب به اطراف و درنتیجه افزایش قطر قسمت گیردار، دارای مقاومت بیرون کشیدگی و یا گسیختگی بیشتری میباشد.
مهار با تزریق دوغاب در چند مرحله
در این روش بهمنظور افزایش قطر و مقاومت مهار، پس از تزریق ثقلی اولیه، عملیات تزریق مجدداً و در چند مرحله و با فشار انجام میشود. مراحل تزریق با فواصل زمانی یک تا دو روز از یکدیگر انجام میگیرند. در این روش شلنگ تزریق بهصورت دائم در کنار کابلها به داخل گمانه هدایت میشود که مجهز به تعدادی شیرهای کنترلی در قسمت گیردار میباشد. این شیرها اجازه تزریق با فشار بالا را داده و باعث میشود دوغاب قبلی شکسته و بهصورت گوشهدار در خاک اطراف فرورفته و ضمن افزایش سطح تماس با توجه به شکل ناهمگون آن ظرفیت کششی را نیز افزایش دهد.
مهار در گمانه برقو زدهشده
در این روش که تنها در کشورهای اروپایی استفاده شده است، تزریق بهصورت ثقلی بوده و حفاری بهصورت دستی انجام میشود که در قسمت گیردار، قطر گمانه در فواصل مشخص افزایش یابد. مزیت این روش بهرهگیری از مقاومت نوک علاوه بر مقاومت اصطکاکی میباشد. این روش معمولاً در خاکهای چسبنده سخت کاربرد دارد.
جنس اجزاء تشکیلدهنده تاندون
- آرماتور یا کابل که میتواند از چند میلگرد(رشتهای) یا میلگردهای توخالی که خود وظیفه حفاری را نیز به عهده دارند، تشکیل شوند.
- جداکننده و مرکزیسازها در فواصل مشخص (معمولاً هر ۳ متر) و در قسمت گیردار مهار اجرا میشوند. نقش آنها ایجاد حداقل فاصله دوغاب و کابلها (۶ تا ۱۳ میلیمتر) و حداقل پوشش دوغاب (۱۳ میلیمتر) است. جنس آنها معمولاً از مصالح مقاومت در برابر خوردگی است.
۱- مصالح دوغاب
دوغاب مصرفی معمولاً از ترکیب سیمان با آب و بدون مصالح دانهای به دست میآید. در مهارهای با قطر زیاد علاوه بر سیمان و آب از ماسه نیز استفاده میشود. استفاده از همزنهای با سرعت بالا بهمنظور اطمینان از اختلاط همگن رایج میباشد. نسبت وزنی آب به سیمان بین ۴/۰ تا ۵۵/۰ میباشد که حداقل مقاومت فشاری ۲۱ مگا پاسکال را در زمان کشش تأمین نماید. سیمان مصرفی معمولاً از نوع سیمان پرتلند تیپ I میباشد و از افزودنیها مگر در شرایط آبوهوایی خاص استفاده نمیشود.
۲- دیوار نگهبان
دیوار نگهبان از اجزاء مهم سیستم مهاری است که وظیفه انتقال نیروی پیش تنیدگی از مهار به رویه خاک را بر عهده دارد، که درنهایت به ساخت دیواری با طول گیرداری کم با حداقل تغییر شکل و ضریب اطمینان پایداری منجر میشود. بهطورکلی این دیواره میتواند بهصورت قسمتهای مجزا یا همان پایه نگهبان و یا بهصورت ممتد مانند سپرها اجرا شود. پایههای نگهبان معمولاً بهصورت شمعهای درجای بتنی، شمعهای کوبشی و شمعهای فولادی میباشد. درحالیکه دیوارهای ممتد معمولاً بهصورت شمعهای درجا با همپوشانی، دیوار بتنی، سپرکوبی، ستونهای اختلاط عمیق خاکو ستونهای تزریق با فشار بالااجرا میگردد.
سیستمهای مهاری برای دو حالت کلی کوتاهمدت و بلندمدت طراحی میشوند. در حالت بلندمدت علاوه بر در نظر گرفتن نیروی زلزله در طراحیها، نیاز به یک دیوار دائم بر روی دیوار نگهبان بهمنظور محافظت در برابر خوردگی الزامی است که میتواند بهصورت دیوارهای بتنی باشد. در شکلی که در ادامه امده است مراحل اجرای یک سیستم کامل مهاری بهصورت شماتیک نشان داده شده است. در سیستم پایه نگهبان معمولاً فواصل بین پایههای نگهبان ۵/۱ تا ۳ متر در نظر گرفته میشود. بهمنظور جلوگیری از ریزشهای سطحی و فرسایش خاک از اجزای افقی استفاده میگردد که در پلههای خاکبرداری ۲/۱ تا ۵/۱ متری نصب میشود. جنس این اجزاء معمولاً از نوع الوارهای چوبی است. این اجزاء هم در بین پایههای نگهبان نصب میشوند. فاصله کم بین آنها بهمنظور انجام عملیات زهکشی در نظر گرفته میشود تا از تجمع آب در پشت آنها جلوگیری بهعملآمده و فشار آب منفذی اضافی تولید نشود.
مهار اصطکاکی یا انکراژ و عملکرد آن
۳- مبانی طراحی سیستم مهاری
هدف اصلی از اجرای سیستم مهاری ایجاد یک توده پایدار خاک است که در مقابل انواع مکانیسمهای گسیختگی مقاوم باشد و با سطح قابل قبولی، قابلیت بهرهبرداری را داشته باشد. در شکل زیر حالات مختلف گسیختگی بهصورت شماتیک نشان داده شده است که در مراحل بعدی توضیح مختصری درباره آنها ارائه خواهد گردید.
طرح باید جابجایی خاک و دیوار را به مقدار مجازی، محدود نماید و درعینحال اقتصادی هم باشد. در طراحی رعایت میزان بسیج شدن مقاومت خاک و مهار در مقابل بارهای وارده الزامی است. مقدار نیروی مهارها از تأمین تعادل دیوار در مقابل نیروهای خاک، آب و بارهای خارجی به دست میآید. مهارها میتوانند نیروی لازم جهت پایداری را به فاصلهای مناسب خارج از ناحیه محرک خاک انتقال دهند که درنتیجه باید طول قسمت گیردار آنها بهاندازهای باشد که خارج از ناحیه محرک خاک قرار گیرد. طول گیردار باید از تمامی سطحهای احتمالی لغزش عبور کرده و مقدار عمق نفوذ مهار با توجه به عمیقترین لغزش احتمالی تعیین میشود. در شکل زیر حداقل فاصله لازم تا گوه محرک و در نظر گرفتن عمیقترین گوه لغزش مشاهده میشود.
محل قرارگیری قسمت گیردار مهار
درنتیجه برای ایجاد یک سطح جدید و تأمین پایداری گودبرداری با سیستم مهاری باید مراحل زیر انجام شود:
- سیستم مهاری باید بلافاصله در اعماق کم گودبرداری قرار گیرد تا تعادل را تأمین کند. نیروی مهارهای اصطکاکی با دانستن ابعاد، مقاومت و لنگرهای خمشی دیوار به دست میآید.
- مهارها باید به مقدار کافی در عمق نفوذ کند تا عمیقترین سطح لغزش احتمالی را پایدار کنند که درواقع نیروهای مهار باعث ایجاد ضریب اطمینان قابل قبولی برای سطوح لغزش احتمالی میشود.
۴- مکانیسم های گسیختگی
گسیختگی بین تاندون و دوغاب
پیوستگی بین دوغاب و تاندون به سه عامل زیر بستگی دارد:
-
- چسبندگی: که ناشی از زبری و خاصیتی فیزیکی و میکروسکوپی بین فولاد و دوغاب است.
- اصطکاک: در اثر مقاومت در برابر حرکت به وجود میآید و مقدار آن به زبر بودن سطح فولاد، مقدار تنش عمودی و میزان لغزش بستگی دارد.
- قفل و بست:که ناشی از بسیج شدن مقاومت برشی دوغاب روی سطوح دندانهدار و آجدار فولاد میباشد.
گسیختگی هنگامی رخ میدهد که حداکثر مقاومت پیوستگی بین دوغاب و تاندون تقریباً در تمام طول گیردار بسیج شده باشد پسازاین لغزش فقط مقاومت اصطکاک باقی میماند (که برآورد میشود حدود نصف مقاومت پیوستگی باشد. تجربه نشان میدهد که مقاومت پیوستگی بین دوغاب و تاندون بهطور خطی با افزایش مقاومت فشاری دوغاب افزایش نمییابد مثلاً برای دوغاب با مقاومت فشاری ۶/۲۷ مگا پاسکال، مقاومت پیوستگی ۲/۱۷ مگا پاسکال به دست میآید درحالیکه با ۲۵% افزایش مقاومت فشاری دوغاب، مقاومت پیوستگی ۱۰% اضافه میشود.
لازم به ذکر است درصورتیکه آرماتورهای استفادهشده زنگزده باشند، احتمال گسیختگی به دلیل کاهش مقاومت اصطکاکی افزایش خواهد یافت. البته درصورتیکه آرماتور بهصورت نقطهای و محدود زنگزده باشد این مسئله کماهمیت و قابل صرفنظر کردن است.
گسیختگی بین دوغاب و خاک
مهار باعث بسیج شدن نیروی اصطکاکی بین محیط دوغاب و خاک اطراف میشود. در حالت کلی پیوستگی بین دوغاب و خاک به میزان تنش عمودی روی دوغاب و چسبندگی آن و مقدار اصطکاک بسیج شده بین دوغاب و زمین بستگی دارد. درواقع در خاک یا سنگ همگن این چسبندگی با انتقال تنش در طول گیردار به زمین منتقل میگردد.
نحوه انتقال نیروی پیش تنیدگی بهصورت پیشرونده و از تاندون (همراه با افزایش طول) به ابتدای قسمت گیردار و سپس به انتهای قسمت گیردار منتقل میشود. این نیرو توسط چسبندگی و اصطکاک جداره دوغاب و خاک تحمل میشود و هنگامیکه نیروی کششی از نیروی اصطکاکی بیشتر شود گسیختگی رخ خواهد داد.
تجربه نشان داده است افزایش طول قسمت گیردار بین ۹ تا ۱۲ متر تأثیر چندانی در افزایش نیروی مقاوم اصطکاکی ندارد و دلیل آنهم تغییر شکل بین دوغاب و خاک به دلیل طول زیاد قسمت گیردار است که پس از تحمل نیرو توسط ۹ متر اول، تغییر شکلهای دوغاب و خاک باعث استهلاک نیرو در قسمتهای انتهایی گیردار میشود. این نوع گسیختگی ممکن است در اثر بارهای دائمی هم رخ دهد (خزش). خاکهایی که پتانسیل تغییر شکل ناشی از خزش در آنها بیشتر است عبارتاند از:
-
- خاکهای آلی
- خاکهای رسی با شاخص روانی (LI) بیشتر از ۲/۰
- خاکهای رسی با حد روانی بیش از ۵۰
- خاکهای رسی با شاخص خمیری (PI) بزرگتر از ۲۰
گسیختگی تاندون
پس از اعمال نیروی پیش تنیدگی، نیروی کششی زیادی در تاندون ایجاد میشود و درصورتیکه مقاومت کششی تاندون کمتر از نیروی پیش تنیدگی باشد، تاندون دچار گسیختگی خواهد شد. به همین دلیل توصیه میشود حداکثر تنش مجاز کششی تاندون برابر با ۶/۰ تنش تسلیم در حالت دائم و ۸/۰ تنش تسلیم در حالت موقت در نظر گرفته شود.
گسیختگی پایه نگهبان
نیروهای افقی و عمودی ناشی از وزن توده خاک و نیروی پیش تنیدگی مهار به پایههای نگهبان اعمال میشود. برای مقاومت در برابر نیروهای افقی، بحرانیترین حالات در مرحله ۱) کشش اولیه ردیف مهارها و ۲) پایان گودبرداری رخ میدهد. در حالت اول با توجه به اینکه عمق گودبرداریها کم است نیروی محرک پشت دیواره کم بوده و به همین دلیل با اعمال ضریب اطمینان ۵/۱ به نیروی مقاوم قسمت ریشه پایه نگهبان میتوان از تغییر شکلهای زیاد جلوگیری به عمل آورد. در حالت دوم پس از پایان حفاری، نیروهای مقاوم جلوی دیوار (کفایت طول گیرداری) باید بهاندازهای باشند که پایداری پایه نگهبان را برای بارهای دائمی و حفاریهای احتمالی بعدی تأمین کنند.
۵- طراحی سیستمهای مهاری
بهمنظور طراحی سیستم مهاری میتوان بهطور خلاصه مراحل زیر را دنبال نمود:
قدم اول): تعیین هندسه و بارهای وارده در حالات موقت، دائم و زلزله.
قدم دوم): تعیین مشخصات لایههای خاک یا سنگ.
قدم سوم): تخمین ضرایب اطمینان لازم و شرایط خورندگی خاک.
قدم چهارم): تعیین نحوه توزیع فشار جانبی خاک بر دیوار با مدنظر قرار دادن سطح آب، نیروی زلزله و سربار.
قدم پنجم): محاسبه نیروهای افقی مهارها و لنگر خمشی پایه نگهبان. تعیین محل مهارها بهصورت که لنگر خمشی پایه نگهبان کمینه گردد.
قدم ششم): تعیین زاویه حفاری مهارها با در نظر گرفتن مرزهای زمین و عوارض زیرسطحی.
قدم هفتم): تجزیه نیروی افقی به نیروی قائم و نیرو در راستای مهار.
قدم هشتم): تعیین فاصله افقی مهارها و نیروی دقیق هر مهار
قدم نهم): تعیین نوع مهار
قدم دهم): تعیین میزان باربری قائم و جانبی دیوار حائل در قسمت گیردار دیوار و بازنگری مقطع در صورت نیاز
قدم یازدهم): تعیین پایداری داخلی و خارجی سیستم مهاری و بازنگری طرح در صورت نیاز
قدم دوازدهم): تخمین میزان جابهجایی افقی دیوار و نشست خاک و بازنگری طرح در صورت نیاز
قدم سیزدهم): انتخاب نوع پشتبندها، سیستم زهکشی و اتصالات
توصیه میشود برای جزییات طراحی سیستمهای مهار اصطکاکی و ادبیات فنی این مهم به کتاب راهنما سازمان فدرال بزرگراههای آمریکا رجوع شود.